مقدمه و اهداف: از آنجایی که درک زبان و به خصوص درک نحوی در رشد زبانی و همچنین رشد آموزشی کودکان تاثیر دارد، پژوهش حاضر به بررسی درک و تولید نحو توسط کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر در مقایسه با کودکان عادی پرداخته است. مواد و روش ها: در پژوهش حاضر، 15 کودک کم توان ذهنی با سن تقویمی (13-12 سال) و سن عقلی (9-7 سال) شرکت داشتند. کم توان ذهنی بودن این افراد قبلاً با استفاده از آزمون هوش وکسلر ویرایش 4 تایید و بهره ی هوشی این افراد بین 70-55 اندازه گیری شده بود. گروه شاهد شامل 15 کودک عادی (9-7 سال) و 15 کودک عادی (13-12 سال) بودند. آزمودنی های کم توان ذهنی به طور تصادفی از مدارس استثنایی و آزمودنی های عادی به طور تصادفی از مدارس عادی شهرستان جیرفت انتخاب شدند. هر سه گروه از آزمودنی ها از نظر زبانی با استفاده از بخش کلامی آزمون هوش وکسلر ویرایش 4 همگن شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از آزمون نحوی با نگاهی به مطالعه-یBení tez-Burraco, Garayzá bal and Cuetos (2016) استفاده شد. این آزمون حاوی 6 خرده آزمون بود که با استفاده از روش دو نیمه کردن اسپیرمن-براون هنجاریابی شد. تحلیل داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی حداقل تفاوت معنادار (LSD)، با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. یافته ها: نتایج نهایی تحلیل چندمتغیره نشان داد که بین عملکرد کلی سه گروه در درک و تولید نحو (قواعد گروهی پایه، نشانگر فعل کمکی و ساختار پایه ای گروه تصریف، ظرفیت فعل، محدودیت های زیرمقوله ای نحوی درون گروه فعلی، تولید بندهای متمم اسمی و بند افزوده) تفاوت معناداری وجود دارد (0/05